جدول جو
جدول جو

معنی برهم درهم - جستجوی لغت در جدول جو

برهم درهم
(بَ هََ دَ هََ)
پریشان. آشفته. زیروزبر. (آنندراج). مضطرب. مشوش. زیر و بالا. سرنگون. (ناظم الاطباء). درهم برهم
لغت نامه دهخدا
برهم درهم
آشفته، زیر وزبر، مضطرب، مشوش، سرنگون
تصویری از برهم درهم
تصویر برهم درهم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درهم برهم
تصویر درهم برهم
درهم و برهم، درهم ریخته، آشفته، شوریده، مشوش، نامنظم
فرهنگ فارسی عمید
(دَ هََ بَ هََ)
درهم و برهم. پریشان و بی نظام. (آنندراج). در هرج و مرج افتاده و پریشان شده. (ناظم الاطباء). آشفته. مشوش. شلوغ پلوغ. ریخته پاشیده. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، ویران و خراب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
آشفته، پریشان، درهم ریخته، مغشوش
متضاد: مرتب، منظم
فرهنگ واژه مترادف متضاد